جنگل، مادر چشمه ها و رودخانه ها ست
جنگل، مادر چشمه ها و رودخانه ها ست
امروز با داشتن جمعیتی بالغ بر 65 میلیون نفر نظاره گر نابودی نه تنها باغها و کشتزارها بلکه شاهد از بین رفتن خانه و کاشانه و احشام و حتی جان مردم بوسیلة سیلابهای مهیبی هستیم که کمتر سابقه داشته است. با نگاهی به گذشتة نه چندان دور در می یابیم بسیاری از مناطقی که زمانی بوسیلة درخت و درختچه و بوته و گیاهان علوفه ای پوشیده شده بود، امروز بر اثر قطع بی رویة درختان، درختچه ها و بوته کنی و چرای مفرط و آتش سوزی حتی آثاری از درختان و درختچه های بومی در بعضی از استانها به چشم نمی خورد ، حال چه انتظاری غیر از این وقایع تلخ و ناگوار می توان داشت، که گفته اند هر کسی آن درود، عاقبت کار، که کشت.
با روندی که از سالها قبل در مورد قطع درختان در جنگل های شمال و جنگل های حفاظتی و حمایتی سایر نقاط کشور وجود داشته و کماکان نیز شاهد هستیم، اکنون نظاره گر بروز سیلابهای خطرسازی شده ایم که دست کم تا کنون در استانهای سرسبز شمال کشور مشاهده نشده است. این حوادث ناگوار در مناطق سرسبز شمال کشور که روزگار درازی به برکت وجود پوشش جنگلی انبوه، بارشهای منظم و کافی، خاکهای عمیق و حاصلخیز و تعادل پایدار اکوسیستم، بعنوان جزیرههای امن و مصون از آفات و بلایای طبیعی همچون سیل محسوب میشد بصورت وحشتناکی عیان شده است. سیل مرداد 1380 فقط در منطقه مینودشت و کلاله) استان گلستان) بیش از 300 کشته و 270 مفقود و 600 میلیارد ریال خسارت بجای گذاشت .می توان گفت هر چند سیلابها ناشی از بارندگی هستند ولی آنچه بیشتر موجب بروز سیلابها شدهاند، عمل متقابل و قانونمند طبیعت در برابر بهرهبرداریهای بیرویه انسان، کاربریهای نادرست اراضی و استفادههای نابخردانه انسان از منابع بیکران آن است. طبیعت بویژه مناطق کوهستانی بنا به ماهیت خود شکنندهاند و فشارهای جمعیت رو به رشد انسان و استفادههای نامعقول آنها را بر نمیتابند به همین دلیل با آهنگی سریع رو به تخریب گذاشتهاند و برای انسان پیامدهای ویرانگری نظیر سیل به بار میآورند.
نگذاریم بمیرد جنگل که جهان خواهد مرد