فناوری نانو وجایگاه آن درکشاورزی
-
دولت نوع A: دولت ناآگاه و منفعل
بنا به دلایل مختلف، دولتهای نوع A نیاز به ایجاد قابلیتهای فناوری را تشخیص نمیدهند و معمولاً در موقعیتی هستند که در آن نیازهای دیگر مانند بهداشت و سلامتی و تعلیم و تربیت اولویت بیشتری بر توسعة فناوری دارند. دلایل این کشورها ممکن است قانعکننده باشد. این کشورها سیاستهای پایداری برای رشد فناوریها ندارند و احتمالاً از روند کلی تجارت جهانی و بحث در مورد آلودگی، فناوریهای سالم محیطی و موارد مشابه نیز دور هستند. -
دولت نوع B: دولت واکنشگر
دولتهای نوع B نیاز به بهبود قابلیتهای فناوری را به خاطر اهداف محیطی، رشد و صادرات تشخیص دادهاند. البته آنها از اینکه چگونه به صورت نظامیافته در فرایند ایجاد قابلیت وارد شوند، آگاه نیستند. از آنجا که منابع داخلی آنها محدود است و احتمالاً فاقد مهارتهای کلیدی و افراد باتجربه در فناوریاند، تمایل یا تواناییِ نشان دادن واکنش در رویارویی با فناوریهای نوین را ندارند و به همین علت نمیتوانند وقایع را به نفع خودشان شکل بدهند. -
دولت نوع C: دولت راهبردی
دولتهای نوع C، دانش مناسبی از چگونگی ارتقای قابلیتهای فناوری در کشورشان دارند. آنها میتوانند پروژههای فناوری ملی را به طور کامل اجرا کنند و یک رویکرد راهبردی برای ایجاد قابلیتها اتخاذ نمایند، مانند کره یا ایالت تایوان. برای مثال، در هنگکنگ، دولت سازمانی ایجاد و مستقر کرده است که از انتشار فناوری بین بنگاههای کوچک و متوسط برای غلبه بر نقایص بازار همچون کمبود اطلاعات در بازارهای خارجی، حمایت میکند.
هنگامی که دیدگاه واضحی از اولویتها حاصل شد، دولتهای نوع C میتوانند راهبردها را شکل دهند و قابلیتهای داخلی خود را به طور فزاینده در زمینة فنی و مدیریتی توسعه دهند. بر خلاف دولتهای نوع A و B، این کشورها میتوانند برنامههای فناوری را بهسرعت و مهارت به کار گیرند. این دولتها از یک رویکرد راهبردی که به صورت آگاهانه در مورد انتقال، جذب و بهبود فناوری ایجاد شده است، سود میبرند. -
دولت نوع D: دولت خلاق
دولتهای نوع D، رهبران بینالمللی در جهان در حال توسعهاند. یعنی میتوانند بهسرعت قابلیتهای فناوری ملی را بهبود دهند. این دولتها از تلاشهای صنایع اصلی حمایت میکنند تا استانداردهای محیطی فناوری را تعریف کنند و ارتقا دهند و میتوانند کمک کنند تا مرزهای کلی فناوری بینالمللی را پیش برند، همانند فعالیتهای کره در صنعت نیمهرساناها و نانوفناوری. این دولتها یک رویکرد مشخص و ازپیشتعیینشده برای بهرهبرداری از فناوری به خاطر دستیابی به مزیت رقابتی اتخاذ میکنند. آنها با چهارچوبهای مدرن راهبردی در اکتساب و نوآوری فناوری کاملاً آشنا هستند و از آن برای کمک به فناوریهای جدید استفاده میکنند. بخشهای دولت نوع D، نوعاً از درجة بالایی از قابلیت مدیریت فناوری بهرهمند هستند.
قابلیت ایران در رویارویی با فناوری نانو
با اینکه فرایند ویژهای برای تعیین جایگاه کشورها در این مدل پلکانی وجود دارد، ولی در اینجا بدون بیان این فرایند، نتایج بررسیهای صورتگرفته در این زمینه را بیان میکنم. با توجه به فرایند ذکرشده و با استفاده از نظرات کارشناسی 10 نفر از کارشناسان بخشهای گوناگونِ سیاستگذاری و دانشگاهی و با استخراج میانگین جامعة مورد مطالعه، این نتیجه حاصل شد که در زمینة فناوری نانو (به طور عام) کشور ایران در زمرة کشورهای ردة C یا کشورهای راهبردی قرار دارد. به این معنی که با توجه به فعالیتهای صورتگرفته، قابلیت سیاستگذاری قوی داخلی وجود دارد و رویکردی راهبردی برای اکتساب فناوری اتخاذ گردیده است. مسلماً در برخی زمینهها کشور در پشت مرزهای فناوری قرار خواهد گرفت، ولی با این حال، تواناییهای قابل توجهی در کشور وجود دارند که از قابلیت اتکای زیادی برخوردارند.